هرگز دست از خوب بودن برندار !
مجله موفقیت . شماره210 با اندکی ویرایش
هیچ پدر و مادری دوست ندارد فرزندش در بزرگی دروغگو و فریبکار شود. هیچ پدری به کلک بودن و کلک زدن کودکش افتخار نمیکند و هیچ مادری نمیپسندد که مردم کوچه و بازار پسر یا دخترش را فردی متقلب و ریاکار بدانند و یا از جگرگوشه او با القاب زشت و ناپسند یاد کنند. برای همین است که وقتی کودک هستیم بابت کارهای ناخوبی که انجام میدهیم تنبیه میشویم و به خاطر صداقت و درستی و اعمال خوبی که از ما سر میزند پاداش میگیریم و تشویق میشویم.
تا وقتي کودک و نوجوان هستیم خوب بودن به ما احساس خوبی میدهد. احساس آرامش و پاکی و زلالی عجیبی که فقط وقتی از دستش میدهیم ارزشش را درک میکنیم. وقتی کودک هستیم با خیال راحت سر بر بالش میگذاریم و چیزی به نام وجدان ناراحت را درک نمیکنیم. کودک که هستیم یکپارچه خوبی و زلالی و شفافیتیم و به همین خاطر است که انسانها تا وقتی کودکاند به شکل وصفناپذیری زیبا و دوستداشتنیاند.
اما وقتی قد میکشیم و مجبور میشویم به خاطر امرار معاش و کسب درآمد وارد اجتماع شویم، با نوع جدیدی از رفتارها روبهرو میشویم که با آموزههای کودکی ما در تناقض کاملاند.
انسانهایی میبینیم که مثل آب خوردن دروغ میگویند و به چشمهای انسان زل میزنند و با وجودی که خودشان بهتر از همه میدانند حرفشان نادرست است اما انتظار دارند تو به خاطر شرم و حیا سرت را پايین بیندازی و میدان را برای ترکتازی و دروغپراکنی بیشتر آنها باز بگذاری. وقتی بزرگ شده و به کسب و کار در بازار مشغول میشویم کمفروشی و بدفروشی را از این و آن میبینیم و رفتارهایی را تجربه میکنیم که هرگز هیچ وقت آنها را درست ندانسته و حتی در کودکی به خاطر بعضی از این رفتارها به شدت تنبیه میشدیم. در این مواقع وسوسه میشویم که ما همه برای اینکه از قافله عقب نمانیم و بتوانیم همپای بقیه دغلبازان و بدسیرتان رشد کنیم دست از خوب بودن برداریم و رفتارهای ناپسند را انجام دهیم.
در این مواقع همیشه به خاطر بسپارید که به هیچ قیمتی و به خاطر هیچ چیزی دست از خوب بودن برندارید و احساس پاک و زلال به جا مانده از ایام کودکی را به اعمال و افکار و گفتارهای زشت و نازیبا آلوده نکنید.
شاید با خود بگويید که این سفارش در زندگی امروزی کارساز نیست و باعث عقبماندگی شود. شاید با انگشت خود همین الان صدها نفر را نمونه و شاهد بگیرید که با سیاست و حیلهورزی و مکاری و فریبکاری موفق شدهاند به پیشرفتهای اقتصادی و مالی بزرگی دست یابند و در زمینه کاری خود به قدرتها و تواناییهای بزرگی برسند. شاید این راه را به واقعبین نبودن متهم کنید و بگويید که در دنیای وحشی امروزی اگر خوب باشی بهترین طعمه برای آدم بدها هستی. اما با همه این استدلالهای به ظاهر موجه و قانعکننده باز هم اکیدا توصیه میکنیم در هیچ صحنهای از زندگی خود حتی برای یک لحظه هم خوب بودن و پاکی باطن خویش را فدا نکنید که اگر چنین کنید بعد از آن هر چیزی به دست آورید در قیاس از گوهر گرانبهایی که از کف دادهاید، پشیزی ارزش نخواهد داشت.
خوب بودن، یک ماسک و نقاب یا یک لباس نیست که گاهی بتوانی آن را از چهره برداری و ماسک بدی به چهره بزنی. خوب بودن یکشکل بودن و در واقع تنها شکل بودن و وجود داشتن است. بدون خوب بودن زندگی دیگر معنا و مفهوم سابق خود را نخواهد داشت. همه چیز رنگ خیانت و ترس و دلهره به خود میگیرد و ثبات و پایداری و دوام زندگی ناگهان دچار لرزش و آشفتگی میشود. بدون خوبی و صداقت، هیچ عملی واقعی نیست و هیچ قول و قراری را نمیتوان ضمانت کرد. پلهای اعتماد و اطمینان فرو خواهد ریخت و بین انسانها دیوارهای ضخیم بیاعتمادی و تردید کشیده خواهد شد. عالم آدمهای بد و انسانهای شرور برای آنها که با قصد یافتن چیزی ارزشمند دست از خوبی و خوبسیرتی برمیدارند جهنمی است واقعی که هیچ راه بازگشتی در آن به چشم نمیخورد.
فردی که دست از خوب بودن برمیدارد و مروارید گرانقیمت صداقت و راستی خود را به ارزانترین قیمت میفروشد و به جای آن سنگهای بیارزش دروغ و فریب میخرد، خبر ندارد که همه آن چیزی که در نهایت آرزو دارد از مسیر فریب و ناراستی به آن برسد، از قبل در صدف باطن او به شکل مروارید درستی و خوبی در اختیارش بوده است.
برای همین است که از قدیم میگفتند نان دروغ برکت ندارد و بیماری میآورد و از روزگار گذشته هر تاجری که فقط یک بار در بازار به دروغ قسم میخورد و یا جنسی را با فریب به مشتریان سادهلوح قالب میکرد توسط بقیه بازاریها تحریم شده و معامله با او ممنوع میشد. نه به این خاطر که خطایی را انجام داده بود بلکه به این سبب که ارتباط با چنین تاجری باعث بیبرکتی و زوال مال و رونق کسب و کار میشد. اولین مشتری بازار اگر فردی درستکار بود برای تاجر بازار به معنای رونق و برکت فروش آن روز بود و اگر فردی ناراست و خطاکار از کنار مغازه عبور میکرد بلافاصله بازاریان قدیم سکهای را به نیت کفاره و صدقه کنار میگذاشتند تا هاله و میدان بدکرداری آن فرد روی کسب و کار آنها سایه نیفکند.
این باورها برعکس آنچه میپنداریم غلط و بیپایه نبودهاند. فرد خطاکار که خوب بودن خود را به سود ناچیزی میفروشد، بیاختیار و بیآنکه بداند تبدیل به موجودی میشود که بدیها و زشتیها را به سوی خود جذب میکند. در واقع وقتی شما به گلی زیبا دست میزنید بیآنکه بدانید همان لحظه گل زیبا هم به بدن شما دست میزند. عین همین اتفاق هم موقع انجام فریب یا حرکت ناصواب و زشت و ناپسند در زندگی شما رخ میدهد. به محض اینکه انسانی برای کسب موقعیت یا مال یا برتری یا قدرت، دروغی بر زبان براند، باید بداند درست همان لحظه که دروغ را بر زبان خود جاری میکند، دروغ و ناراستی هم در همان لحظه با او تماس میگیرد و بدن او را در اختیار خویش میگیرد. این موج نادرستی و بیصداقتی تمام قلب و تاروپود او را در هم مینوردد و به تکتک سلولهای وجود او سر میزند. از آن لحظه به بعد دنیاي آهنگ وجود او منقلب میگردد و اگر قبل از آن خوبی و پاکی صدا زده میشد از آن به بعد ناراستیها و نادرستیها احضار میشوند.
برای همین است که وقتی یک انسان خطایی کوچک انجام میدهد احساس میکند راه برای انجام خطاهای خیلی بزرگ برای او هموار شده است. خود انسان فریبکار بهتر از هر فرد دیگری میفهمد که با گفتن دروغ کوچک و انجام عمل ناصواب به ظاهر ناچیز و جزیی، چیزی در وجود او متحول شده است که استعداد او برای انجام خلافها و دروغهای خیلی بزرگ را هم شکوفا ساخته است.
از قدیم نقل شده است که تخممرغ دزد، شتردزد هم میشود. معنای این ضربالمثل این است که وقتی فرد به انجام کاری خطا در مقیاسی کوچک خو گرفت و عادت کرد، انجام خطاهای خیلی بزرگ و عظیم دیگر برای او شدنی و معمولی به نظر میرسد.
این مطلب هشداری است برای همه آنهایی که برای فریفتن وجدان خود میگویند که گفتن دروغ بعضی جاها به مصلحت ایرادی ندارد. آنها نمیدانند که هر دروغ چه کوچک و چه بزرگ، شبیه دری است که به چاهی سیاه و بزرگ باز میشود. مهم نیست قد و قواره در چقدر است و روی آن چه نوشتههای قانعکنندهای چاپ شده است. مهم این است که اگر انسان فریب بخورد و یکی از این درهای خطاکاری و ناراستی را باز کند و قدم به داخل گذارد، بیمقدمه به داخل چاه تاریکی سقوط میکند و در کنار بقیه خطاکاران و ناراستان عالم قرار میگیرد.
ما میگوییم بیشتر از اینکه نگران به دست آوردن چیزهای ظاهري زندگی باشی، نگران این باش که گوهر ارزشمند خوبی و صداقت خود را به راحتی از دست ندهی. ما کاری به ارزش و گرانبهایی چیزهایی که با ناراستی و ناخوبی به دست میآوریم نداریم. میگوییم اصلا مهم نیست با درستکاری و راستگویی و راستکرداری چه چیزهایی را از دست میدهی! آنچه مهم است و حتی برای یک بار و یک لحظه هم نباید از آن چشمپوشی کنی، از دست دادن صداقت باطن و خوبی و نیکی درونی خودت است. تو مادامی که دست از خوب بودن برنداری محبوب دلهای همه آدمهای روی زمین، چه آدمهای خوب و چه آدمهای بد هستی. خوبها را همه دوست دارند و دوست دارند شبیه آنها باشند.
همه پدر و مادرها، چه پدر و مادرهای خوب و صالح و چه والدین نابکار و خلافکار، در اعماق وجودشان دوست دارند که فرزندان آنها افرادی صالح و نیکوکار شوند و زندگی آرام و بیدغدغه فارغ از هر نوع بیصداقتی داشته باشند. جالب است بدانید که آدم بدها و آنها که خطاکاری و انجام اعمال خلاف کار هر روزشان است. با وجودی که خودشان آلوده زشتی و ناپاکی هستند، اما چیزی در عمق وجودشان میخواهد این بلا بر سر بچههایشان نیايد. آنها خوب میدانند با باز کردن در ناراستی و بدی، داخل چه چاله و چاه سیاه و دلهرهآوری افتادهاند و از صمیم قلب میخواهند عزیزترین پارههای وجودشان مثل آنها نشوند و همسان آنها زندگی خود را با سرگردانی و تعلیق در سیاهی و تاریکی از دست ندهند.
این مطلب خیلی ساده و روشن و شفاف راز خوشبختی را مقابل شما آشکار میکند. میگوید به دیگران نگاه نکن که چقدر راحت بدی میکنند و از عمل بد خود به ظاهر سودهای کلان به دست میآورند. و صریح و بیپرده میگوید به چیزهایی که به خاطر راستی و صداقت از دست میدهی حتی فکر نکن. فقط به این فکر کن که به هیچ قیمتی نباید خوبی و پاکی و صفای قلبی خود را از دست بدهی. و همچنین تضمین میکند که اگر خوبی را رها نکنی، زندگی و کاینات بهترینها را اطراف تو جمع خواهد کرد و تو به عزیزترین موجود عالم تبدیل خواهی شد. همه به تو اعتماد خواهند کرد و برای کمک به تو از هیچ کاری دریغ نخواهند ورزید. تو فقط با چسبیدن به خوبی میتوانی به همه خوبیهای عالم دست یابی و همه داشتنیهای زیبا و عالی کاینات را در اختیار خود داشته باشی. کاینات فقط به شرطی با تو همراهی میکند که تو خوب بودن و پاک بودن خود را ازدست ندهی.
این مطالب را به خاطر بسپارید و قدر آن را بدانید. چون به شما راه مساعدت و همراهی خالق هستی و همه عالم را نشان میدهد. از قدیم هم میگفتهاند با خدا باش و پادشاهی کن! و با خدا بودن چیزی جز مثل خدا خوب بودن نیست.
نظرات شما عزیزان: